با گسترش فضای مجازی افقهای نوینی به روی خانوادههای ایرانی باز و از این طریق تصاویر متعددی مقابل دیدگان خانوادهها به تصویر کشیده شد. با توجه به اینکه کارشناسان و فعالان حوزه رسانه و خانواده راهکارهایی را برای استفاده مفید از این پلتفرمها ارائه کردهاند گاهی اوقات مادران به عنوان اصلیترین مخاطب فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام گاهی در چارچوب استفاده صحیح از آنها قرار نمیگیرند و به عوارضی اعم از تغییر سبک زندگی و رواج زندگی اینستاگرامی دچار میشوند و تغییرات اساسی را در بستر خانه و خانواده به وجود میآورند که تنها به سبک تهیه غذا و سرو آن محدود نمیشود بلکه شامل خریدهای لوازم خانه، مواد غذایی با برندهای مورد تأیید بلاگرها! و خرید لباس کودک میشود؛ موضوعی که مسیری سخت، گران و بیمحتوا را به خانوادهها تحمیل میکند.
ایجاد جامعه مصرفی با مصرفگرا کردن زنان
نظام سرمایهداری در نگاه خود به زن، او را اینچنین تعریف کرده است که به بهانه آزادی و مساوات زن و مرد زن نیروی ارزانقیمت کاری در راستای تولیدات صنعتی قرار بگیرد و همینطور به عنوان بهترین عنصر مصرف کننده کالاهای صنعتی معرفی شود و با مصرفگرا کردن زنان و سوق دادن جامعه به یک جامعه مصرفی کالاهای خود را در بازارهای جهانی به فروش برسانند و بستر اینستاگرام و سبک زندگی القا شده از طریق بلاگرها به زنان و نیز خانوادها این مسیر را برای جامعه جهانی و نظام سرمایهداری هموارتر کرده است!
درباره نظریه جامعه صنعتی پیشرفته کتاب «انسان تکساحتی» هربرت مارکوزه به انتقاد بنیادین از جامعه مصرف مدرن پرداخته است. او در آنجا میگوید که انسانها با کمک تبلیغات، دستکاری و مغزشویی وادار به مصرف میشوند در حالی که پیرامون نیازهای واقعی آنها سکوت میشود!
در واقع اینستاگرام و بلاگرها با ترویج مصرفگرایی و القای آن به زنان و مادران ایرانی چرخ دندههای استکباررا در این نظام سرمایهداری به گردش درمیآورند.
نمایش خانوادگی در فضای مجازی
طبق گزارش منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد امروزه در سراسر جهان حدود ۶۳درصد زنان و ۶۹درصد مردان به اینترنت دسترسی دارند. استفاده ایرانیان از فضای مجازی به درصد به این صورت است:
واتسآپ: زنان ۵/ ۳۳، مردان: ۱/ ۳۳
اینستاگرام: زنان:۷/ ۵۰، مردان: ۶/ ۵۰
ایتا: زنان: ۱/ ۳۴، مردان: ۲۴
روبیکا: زنان:۳/ ۳۰، مردان:۹/ ۲۶
اینک با رشد صفحات متعدد بلاگرهای خانواده در پلتفرمهای ایرانی و خارجی مواجه هستیم. در اینستاگرام و هم در روبیکا صفحههای متعددی را میبینیم که بلاگرها در آن درحال بازنمایی زندگی خانوادگی خودشان هستند.
با پدیدهای روبهرو هستیم که در آن تغییر مرزهای حریم خصوصی خانواده دیده میشود! مرزهای حوزه خصوصی خانواده کمرنگ و مبهم شده و در تصاویر مشاهده میکنیم که بلاگرها تصاویری از خصوصیترین حوزههای خانه را به نمایش میگذارند. تصاویر اتاق خواب، اتاق کودک! تصاویری از آشپزخانه، پذیرایی و همه اجزای خانه در معرض دید کاربران قرار میگیرد!
جریان دیگری که با آن مواجه هستیم، گسترش پیدا کردن ارتباطات همسرانگی به حوزه عمومی است! نمایش به آغوش کشیدن یا انتشار خبر بارداری در قالب سونوگرافی! و هرنوع ارتباطی که قبلاً در حوزه خصوصی همسران جای داشت، در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشود.
تغییر سلیقه در ازدواج با بازنمایی ازدواج بلاگرها
بازنمایی ازدواج بلاگرها و عشق نمایش داده شده بین آنها تمایل به واسطهگری در ازدواج را کاهش داده است و جوانان با داستان عاشقانه بلاگرها تصمیم به ازدواج دارند که با واقعیت همخوانی ندارد و حاصل آن چیزی جز ناامیدی نیست.
پدیده نوظهور دیگری که ارمغان این نوع زیست نمایشی است اشتراک سفرهای شخصی یا تفریحات فردی زنانه است و همینطور بازنمایی از زنانی که ابرمادر هستند؛ مادرانی که میتوانند سفرهای مستقل داشته باشند و برنامههای خود را به گونهای تنظیم کنند که فرزندپروری دچار مشکل نشود و نیز نقشهایی را که در خانه دارند به خوبی و بدون چالش به مخاطب نشان میدهند! مادرانی که شاغلند، چند فرزندی هستند، تحصیلات عالیه دارند و فعال اجتماعی هستند، به عنوان الگوهای جدیدی معرفی میشوند، بدون اینکه به اضطرابها و بیماریهای جسمی و روحی که پیامد اینچنین نمایشی از ابرمادر بودن است اشاره کنند! این مسئله میتواند پیامد دیگری را برای مخاطب زن و مادر که در امر مقایسه قرار میگیرد رقم بزند و آن عدماعتمادبهنفس و عزت نفس است.
تحقق رؤیاهای نمایشی با فشار مضاعف به مادر
خانوادهها و در رأس آن بانوان و مادران برای تحقق رؤیاهای خود و نمایش بهترین خود به مخاطبانشان دست به مکانیسمهای جبرانی میزنند، با تحت فشار قرار دادن خود و خانوادهشان به این سمت و سو که باید از خود بهترین زندگی و بهترین استایل از لحاظ زیبایی و تناسب اندام با تعاریف اینستاگرامی و همینطور بهترین فرزندان از لحاظ هوشمندی و زیبایی مجازیپسند برخوردار باشند.
بهرهمندی از این ویژگیها که به برخی از آنها اشاره شد فرد را به سمت مصرفگرایی و مصرف زدگی سوق میدهد تا جایی که علم دردزدای پزشکی که این روزها با عنوان صنعت پزشکی از آن یاد میشود موجب عملهای زیبایی در قالب جراحیهای بینی، فک و صورت و تناسب اندام در قالب جراحیهای اسلیو و لیپوساکشن میشود.
الگوهای زن امروزی که از سوی فضای مجازی خصوصاً اینستاگرام معرفی شده هزینههای زیادی را بر خانواده مترتب ساخته و دستاورد دیگر این فضا تردد در سالنهای آرایشی و صرف هزینههای هنگفتی است که برای ارضای نیاز رقابتآفرینی و خودکاملپنداری میپردازند!
دامن زدن به این نوع نگرش و سبک زندگی در پی تحقق نگاه غربی در قالب نظام سرمایهداری است که زن را ابزاری جهت تبلیغ کالاهای مصرفی و صنعتی و نیز پرداختکننده هزینههای گزاف برای این زندگی مصرفگرا میداند.
هربرت مارکوزه (جامعهشناس آلمانی) میگوید: مردم خودشان را از طریق کالاهایی که مصرف میکنند، معرفی میکنند که بهترین مسیر برای این معرفی فضای مجازی است!
هم تهدید و هم فرصت
میتوان گفت فضای مجازی تهدیدی است که میتواند فرصتساز هم باشد!
حضور در شبکههای اجتماعی هم چالشها و هم ظرفیتهایی را ایجاد کرده است. مواردی وجود دارد که افراد توانستهاند از ظرفیت شبکه اجتماعی استفاده و اقتصاد خانواده را تأمین کنند. افرادی که در این صفحات فعالیت میکنند و کار اقتصادی انجام میدهند و به درآمد خانواده کمک میکنند، چیزی است که در گذشته وجود نداشت!
در گذشته مثلاً خانمی در خانه کار اقتصادی انجام میداد، اما اینکه بتواند در مسافتهای طولانی کالایی را تولید کند و در معرض نمایش بگذارد و معامله انجام دهد، پدیده جدیدی است که میتوان آن را جزو ظرفیتهای این فضا محسوب کرد.
علاوه بر این فضای مجازی بستری جدید برای آموزش است. آموزش آنلاین سبک جدیدی از آموزش دسترسی به استادان برجسته را برای مخاطبان دغدغهمند بدون صرف هزینههای متعدد مالی و زمانی زیاد فراهم میکند که مؤثر بوده است.
اینچنین با بهرهگیری از نقاط مثبت فعالیت در این محیط، میتوانیم به ارتقای زندگیهایمان چه در سطح اقتصادی، چه خانوادگی و چه علمی کمکهای شایانی کنیم.